درباره آسونش کن
دلیل نام گذاری " آسونش کن" چیست؟
آسونش کن پلتفرمیه که از من و حتی شما خواسته میشه که کارها رو برای دیگران آسون کنیم. اولین رمز موفقیت اینه که یک نیاز رو شناسایی کنی و راه حلی براش ارائه بدی. ما اینجاییم تا نیاز هایی که طی سال ها تجربه کار در این حوزه باهاش آشنا شدم و شنیدم رو در اینجا جمع کنم و راه حل های آسونی رو براشون به کمک هم ارائه بدیم و از این طریق به پیشرفت خودمون و دیگران کمک کنیم. رسالت آسونش کن در اسمش مشخص شده و دلیل نام گذاریش هم همینه که همیشه به خاطر داشته باشیم که اینجا به دنبال چه هدفی هستیم.
خلاصه ای از داستان ورود من به دنیای پرینتر های سه بعدی
من مجتبی محمدی موسس پلتفرم آسونش کن هستم. من از سال 1396 فعالیتم رو بطور جدی در زمینه پرینتر های سه بعدی شروع کردم. اون زمان دانشجو کارشناسی رشته مهندسی مکانیک گرایش ساخت و تولید در دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل بودم. شروع فعالیت من در زمینه پرینتر سه بعدی از ساخت پرینتر سه بعدی شروع شد! اوایل بهمن ماه سال 1395 بود که با یکی از دوستان دوران دبیرستانم در حال صحبت بودم که حرف پرینتر سه بعدی رو به میان کشید و گفت که تونسته یه پرینتر سه بعدی FDM بسازه. به حدی از حرفش خوشحال شدم و ذوق داشتم که ازش درخواست کردم که روش ساختش رو به من هم آموزش بده. اون هم پذیرفت و قرار شده بود که لیستی از اقلامی که برای ساخت پرینتر سه بعدی FDM لازم دارم رو برام تهیه کنه. طولی نکشید که لیست آماده شد اما یه ترمز همون اول کار وجود داشت. پول خرید اون وسایل رو از کجا باید جور کنم؟ تصمیم گرفتم که برای تامین هزینه ساخت پرینتر سه بعدی یه کار نیمه وقت پیدا کنم. یکی از دوستان محل زندگیم آشپز رستوران بود. وقتی در مورد کار نیمه وقت ازش پرسیدم بهم پیشنهاد داد که اگر مایل باشم میتونه برای تعطیلات 22 بهمن ( که با احتساب بین التعطیلین 3 روزه میشده! ) من رو همراه خودش به کافه رستورانی که در این تعطیلات اونجا مشغول به کار هست ببره و من هم قبول کردم. با درآمدی که از اون سه روز داشتم تونستم نیمی از وسایل مورد نیازم رو تا جایی که بشه بدنه دستگاه و قطعات مکانیکیش رو سر هم کرد ( اسمبل کرد ) تهیه کنم.
کار رو شروع کردم اما دوستم به دلایل مشکلاتی که براش پیش اومد نتونست برام وقتی بذاره و عملا من موندم و وسایلی که میشه باهاش پرینتر سه بعدی FDM ساخت. شروع کردم به سرچ کردن در مورد پرینتر سه بعدی. هیچ سایت ایرانی ای رو نتونسته بودم پیدا کنم که آموزشی در مورد پرینتر سه بعدی داشته باشن و به ناچار سرچ هامو به زبان انگلیسی انجام دادم. این نقطه عطفی برام شد. سرچ انگلیسی. اوایل به دلیل اینکه زبان انگلیسیم چندان خوب نبود و سرچ کردن رو به درستی آموزش ندیده بودم نمیتونستم به نتایج خیلی خوبی برسم. روند یادگیریم خیلی کند پیش میرفت و امتحانات و کویز های دانشگاه هم باعث میشد که نتونم وقت زیادی روی کارم بذارم. البته کامل نبودن وسایل مورد نیازم و شکست هایی که در یادگیری داشتم هم باعث کم شدن انگیزم میشد. اما تلاش ادامه داشت تا جایی که یکی از دوستانم من رو به یکی از همکلاسی هاش که در زمینه ساخت مولتی روتر ها و پهپاد ها بال ثابت ( منظور همون کوادکوپتر ها و هواپیما مدل هاست ) کار میکرد، معرفی کرد. بعد از آشنایی با دوست جدیدم متوجه شدم که اونها در کارگاهشون یک کیت پرینتر سه بعدی دارن که از زمانی که تهیه کردن نتونستن ازش استفاده کنن و در واقع کسی نبوده که راه اندازیش کنه. این یه فرصت مناسب برای من بود که با یه پرینتر FDM اسمبل شده از نزدیک آشنا بشم. اما وقتی اون پرینتر رو دیدم فهمدیم که اوضاع پرینتر اونها هم یجورایی شبیه پرینتر منه! البته کمی بهتر چون اونها تمام قطعات رو داشتن. تصمیم گرفتم باهاشون همکاری کنم و به جای وقت گذاشتن روی پرینتر خودم پرینتر اونها رو راه اندازی کنم. اینطوری میتونستم بعدش برم سراغ پرینتر خودم. اما امتحانات پایان ترم نزدیک بود و باید برای اون آماده میشدم و برای همین این پروژه رو گذاشتم برای ترم تابستون. حدودا یک ماه الی یک ماه و نیم طول کشید که با تلاش های شبانه روزی تونستم پرینتر رو راه اندازی کنم. تلاش شبانه روزی یعنی اینکه من ساعت 7 الی 13 در کارگاه دانشگاه مشغول گذروندن دوره کارآموزی بودم و بعد از ناهار میرفتم کارگاهی که پرینتر اونجا بود ( اون هم داخل دانشگاه بود ) و کار روی پرینتر رو تا ساعت 10 و یا بعضی وقتها تا ساعت 12 شب ادامه میدادم.
من ساخت پرینتر راه یاد گرفتم و اکثر مشکلاتی هم که یه نفر در زمینه ساخت پرینتر ممکنه باهاش مواجه بشه رو لمس کردم و راهش رو پیدا کردم اما الان که فکر میکنم واقعا ساخت پرینتر خیلی خیلی ساده تر از اینه که کسی بخواد این همه مدت روش وقت بذاره و کل فرآیندی که من از ابتدا تا انتها طی 5 ماه گذروندم رو میتونه طی یک هفته بگذرونه اهمیت آموزش رو فهمیدم.
در دوران دانشجویی به خدمات چاپ در حوزه های مختلف برای اشخاص، کسب و کار های کوچک تا کارخانه ها و دانشگاه ها انجام دادم اما این اون چیزی نبود که از زندگی میخواستم و برای همین خدمات چاپ رو رها کردم و تصمیم گرفتم که تحصیلم رو در دانشگاه بزرگتری ادامه بدم. برای مقطع ارشد اقدام کردم و وارد دانشگاه تهران شدم.
با اومدن به شهر تهران و برای تامین هزینه ها تصمیم گرفتم که کار پیدا و برای همین شروع کردم به رزومه نوشتن و به دنبال کار در میان آگهی ها گشتم. برای چند آگهی رزومه ارسال کردم. خیلی زود باهام تماس گرفتن و تایید دو سه جا رو برای مصاحبه حضوری گرفتم. خیلی برام جالب بود که بین این چند مورد یکی از شرکت ها زمینه فعالیتش پرینتر های سه بعدی FDM بوده و اتفاقا یکی از شرکت های دانش بنیان در زمینه تولید پرینتر های سه بعدی بود. ( در آگهی چیزی در این مورد نوشته نشده بود و زمانی که باهام تماس گرفتن زمینه فعالیت شرکتشون رو بهم گفتن و این برام خیلی جذاب و عالی بود ). بدون معطلی درخواست این شرکت رو پذیرفتم و برای مصاحبه حضوری رفتم. تو روز مصاحبه و زمانی که منتظر بودم تا مصاحبه کنم چندتا مشتری برای اون شرکت اومده بودن و منشی شرکت نمیتونست جواب بعضی از سوالاتشون رو بده و اونجا بود که ناخودآگاه شروع کردم به توضیح دادن و رفع ابهامات مشتریانشون. مدیر منابع انسانی شرکت با دیدن این صحنه تایید رو داد و همون روز زمان قرارداد تعیین شد و خیلی زود من به کار در بخش تولید محتوی و تحقیق و توسعه شرکت مشغول به کار شدم ( یجورایی آچار فرانسشون بودم ).
بعد از 9 ماه تصمیم گرفتم که قراردادم رو با شرکت تمدید نکنم و از اون شرکت خارج شدم. حدودا یک ماه کاملا بیکار بودم و به فکر راه اندازی کسب و کار خودم بود و بعد از این مدت با همکاری همسرم و برادر همسرم استارت آپ میک تیک 3D رو راه انداختیم. خیلی زود میک تیک شرکت محبوبی شد به طوری که ما همیشه بر خلاف دیگران مشکل تامین کالا داشتیم به جای مشکل فروش. مشتریانمون هفته ها و ماه ها با اختیار خودشون منتظر موجود شدن کالاهامون میموندن تا که بتونن به واسطه خرید از ما از خدمات رایگان ما استفاده کنن. این خدمات شامل آموزش، پشتیبانی و مشاوره در جنبه های مختلف کسب و کارشون بود.
طی ارتباط دوستانه ای که با مشتریانمون در بخش آموزش و پشتیبانی داشتم، چیز های زیادی در مورد کسب و کار های مختلف یاد گرفتم و همینطور علم و تجربم در زمینه ی آموزش و پشتیبانی بسیار رشد کرد. با نیاز های مشتری ها و افرادی که در حوزه فعالیتشون از پرینتر های سه بعدی رزینی استفاده میکنن آشنا شدم و فرمول ساده ای رو که همه سخت و پیچیده فرض میکنن رو برای رسیدن به موفقیت شغلی در زمینه پرینتر های سه بعدی رزینی پیدا کردم. ( البته معما چون حل شود آسان شود )
حالا من بعد از میک تیک وارد مرحله جدیدی از رشد شدم و پلتفرمی رو ایجاد کردم که بتونم تجربیاتم رو با شما به اشتراک بذارم و بستری رو ایجاد کنم که به شما دوستان عزیزم در رسیدن به موفقیت شغلی و جایگاهی که لایقش هستین کمک کنم.